تاریخ انتشار : سه شنبه 31 اردیبهشت 1398 - 20:20
کد خبر : 39315

دایناسور مقوایی دولت ترامپ / کمال اطهاری اقتصاددان و پژوهشگر توسعه

دایناسور مقوایی دولت ترامپ /                کمال اطهاری اقتصاددان و پژوهشگر توسعه

دولت ترامپ یک دایناسور مقوایی است با دندان‌های برّنده مالی! از اساس به دلیل همین دندان‌هاست که اروپایی‌ها که پیش‌تر هم برّندگی‌اش را تجربه کرده‌اند و دیگر کشورها، از درگیرشدن با آن پرهیز می‎کنند؛ اما این دایناسور مقوایی در نهایت وارفتنی است. دولت یک‌جانبه‌گرای ترامپ، دایناسوری است مهاجم و در حال انقراض، از نوع سی‌آت

دولت ترامپ یک دایناسور مقوایی است با دندان‌های برّنده مالی! از اساس به دلیل همین دندان‌هاست که اروپایی‌ها که پیش‌تر هم برّندگی‌اش را تجربه کرده‌اند و دیگر کشورها، از درگیرشدن با آن پرهیز می‎کنند؛ اما این دایناسور مقوایی در نهایت وارفتنی است. دولت یک‌جانبه‌گرای ترامپ، دایناسوری است مهاجم و در حال انقراض، از نوع سی‌آت (سی‌آتس میکروروم) که فسیل آن به‌تازگی در ایالات متحده کشف شد.این دایناسور مقوایی در حال انقراض است؛ چون: یک، اگر اقتصاد چین با همین شتاب رشد کند، تا سال ۲۰۲۵ دیگر ایالات متحده بزرگ‌ترین اقتصاد جهان نخواهد بود و چین جایش را خواهد گرفت. دو، دندان‌های اتمی‌اش دیگر برّندگی ندارد. سه، برتری نظامی‌اش از اساس در دریاهاست و در خشکی حتی مقابل طالبان کارایی ندارد. برتری نوآورانه علمی و فنی‌اش نه‌تنها در عرصه نظامی بلکه در عرضه‌ کالاها و خدمات برتر به جهان شکننده‌ شده است؛ به‎طوری‎که ناگزیر از تحریم شرکت چینی هوآوی است. چهار، حتی متحد قدیمی آمریکا یعنی اروپا، نظم یا هژمونی سیاسی پیشنهادی‌ ایالات متحده را برنمی‌تابد؛ چه رسد دیگر دولت‌های جهان مگر مرتجع‌ترین آنها. پنج، سبک زندگی آمریکایی هم دیگر خریدار سابق را ندارد. شش، قابل‌اعتماد نیست، چون به هیچ‌کدام از قراردادهایش، حتی در زمینه محیط‎زیست وفاداری ندارد. اِعمال هژمونی هم زور و اقتدار می‌خواهد و هم توافق و اقناع. اما دولت ترامپ که می‌خواهد تاریخ را به دوران ژوراسیک بازگرداند، اکنون تنها چند دندان‌ برّنده‌ ولی در حال لق‌شدنِ تحریم مالی در فک بالا و چند دندان ساینده‌ با تحریم خرید در فک پایین است؛ آن‌هم در بدنی که به بافتی چون مقوا تبدیل شده. در این میان گویا فقط دولت ترامپ است که از این استحاله باخبر نیست، چون به ‎دستور او در کاخ سفید آینه‌هایی رتوش‌گر نهاده‌اند تا فقط دولت ایالات متحده را در اوج قدرت گذشته‌ نشان ‌دهد!

این اشتباهی محض و خطرناک است که تصور شود جناح‌های معینی از بورژوازی ایالات متحده که متحدان و هوادارانش در جهان کم‌شمار نیستند، این نزول قدرت را قبول کرده و حاضرند هژمونی کمابیش مطلق جهانی گذشته خود را در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی، فناوری و فرهنگی، به سطحی پایین‌تر از گذشته تنزل دهند. این دایناسورِ دوران‌به‌سر‌آمده، با همین چنگ و دندان‌های باقی‌مانده‌اش هم بسیار درنده و نفس آن، مسموم و کشنده است. دوران این دایناسور، خودبه‎خود پایان نمی‌پذیرد و به‎طور ناگهانی هم منقرض نمی‌شود بلکه مانند مقوایی‌شدنش، انقراضش نیز وابسته به توسعه‌ آهسته و پیوسته‌ مادی و معنوی دیگر کشورهای جهان و توافق سنجیده آنها درباره‌ نظم واقعا نوین جهانی است. در این فرایند، برآمدن فساد، بی‌عدالتی، ناکارآمدی و توقف رشد در کشورهایی که درپی این نظم نوین‌اند، به آمریکا جان دوباره می‌دهد. برپایی نظم واقعا نوین جهانی که به قول سمیر امین در آن جهانی‌شدنی توافقی، جایگزین جهانی‌شدن با شیوه‌ سرمایه‌داری انحصاری فراگیر شود، فرایندی طولانی و پرفراز‌و‌نشیب خواهد داشت. موقعیت کنونی جهان شبیه پیر و فرتوت‌شدن یک دیکتاتور در کشوری است که نه خود اجازه داده نیروهای جایگزینش بلوغ بیابند و نه آن نیروها توانسته‌اند پیش از مرگش بر سر نظام و برنامه جایگزین توافق کنند. 

مانند موقعیتی که پس از مرگ بیسمارک در آلمان و محیط تحت‌ تأثیر مستقیمش چون اتریش به‎وجود آمد و منجر به دو جنگ جهانی فاجعه‌بار شد. در این شرایط بسیار پیچیده، هیچ‌یک از کشورهای قدرتمند و منطقی جهان تا رسیدن به توافق درباره نظمی نوین، حاضر به ریسک نیست؛ چراکه بدون چنین توافقی، خطر ناشی از تقابل با همین دولت ترامپ نیز حتی برای چین و روسیه، بیش از نوعی کنار‌آمدن با قلدری‌های آن است. برای ‎ مثال اکنون نه‌تنها جایگزینی برای گردش مالی جهانی مبتنی بر دلار حتی بین این دو کشور وجود ندارد بلکه برای چگونگی تأمین امنیت دریایی گردش مواد خام چون نفت و کالاها در جهان نیز بین آنها توافقی نشده است. یا منافع کشوری چون چین که مصرف‌کننده نفت است، درباره قیمت پایین نفت به ایالات متحده نزدیک‌تر است تا با ایرانِ صاحب نفت. چون ایران ممکن است با داراشدن قدرتی بیش از امروز، برای مبارزه با امپریالیسم بخواهد بهای آن را بالا ببرد؛مگر با ایران درباره ثبات قیمت آن به توافق رسیده و اطمینان لازم را کسب کرده باشد.‌در این فرایند طولانی و پرفراز‌و‌نشیبِ دستیابی به  اجماع درباره چگونگی جهانی‌شدنی توافقی، ترس و گردن‌گذاشتن به خواسته‌های سرمایه‌داری انحصاری فراگیر مجاز نیست. چون تمام منافع ملت‌ها (نه الزاما دولت‌ها) را تأمین نمی‌کند اما تعجیل، مانند پرسرعت راندن در جاده‌ای ناشناخته، هم منافع ملت‌ها و هم دولت‌ها را بر باد می‌دهد. باید آگاهی را دلیرانه به ‎کار گرفت و سنجیده رفتار کرد. برای چانه‌زنی در این فرایند طولانی، هرچند داشتن قدرت نظامی مفید است اما سرنوشت اتحاد شوروی و این دایناسور مقوایی در حال انقراض، نشان می‌دهد که در بلندمدت فقط رشد درون‌زا و پایدار اقتصادی به‌همراه دموکراسی و عدالت و رفاه اجتماعی، تحقق‎بخشنده و تضمین‎کننده‌ واقعی منافع خلق‌ها، ملت‌ها و دولت‌ها است.

منبع :شرق

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.